Affranchise

American: əˈfræntʃaɪz British: əˈfræntʃaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    آزاد کردن، حق رأی دادن، دارای حق رأی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت affranchise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affranchise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/affranchise

لغات نزدیک affranchise

پیشنهاد بهبود معانی