Awl

ɒːl ɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    درفش، سوراخ کن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد awl

  1. noun
    Synonyms: bit, drill, pick, borer, bradawl, drawbore, punch, fid, needle

ارجاع به لغت awl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «awl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/awl

لغات نزدیک awl

پیشنهاد بهبود معانی