Bier

bɪr bɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    تخت روان، جای گذاردن تابوت در قبر، جسد، لاشه، مقبره، مزار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bier

  1. noun
    Synonyms: coffin, catafalque, hearse, grave, pyre, pall, casket, stretcher, barrow, litter, sarcophagus, support

ارجاع به لغت bier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bier

لغات نزدیک bier

پیشنهاد بهبود معانی