Black Widow

ˈblækˈwɪdoʊ blækˈwɪdəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    black widows

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی بیوه‌ی سیاه (نوعی عنکبوت بسیار سمی که در مناطق گرم زندگی می‌کند)
    • - I spotted a black widow lurking in the corner of the garage.
    • - بیوه‌ی سیاهی را دیدم که در گوشه‌ی گاراژ کمین کرده بود.
    • - My heart raced as I cautiously approached the black widow's web.
    • - وقتی به تار بیوه‌ی سیاه نزدیک شدم، قلبم به تپش افتاد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت black widow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «black widow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/black-widow

لغات نزدیک black widow

پیشنهاد بهبود معانی