Catalog

ˈkætəlɔːɡ ˈkætəlɒɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cataloged
  • شکل سوم:

    cataloged
  • سوم شخص مفرد:

    catalogs
  • وجه وصفی حال:

    cataloging
  • شکل جمع:

    catalogs

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی catalogue است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    فهرست کامل (که به‌طور معمول به ترتیب حروف الفبا منظم شده است)، فهرست‌نامه، کاتالوگ، کالانما، کارنما، صورت، لیست، دفتر راهنما
    • - a catalog of all the books in this library
    • - فهرست تمام کتاب‌های این کتابخانه
    • - a catalog of the company's products
    • - کاتالوگی از محصولات این شرکت
    • - a catalogue of the band's songs
    • - لیست آهنگ‌های گروه
  • noun
    سیاهه‌ای از اتفاقات و رویدادهای ناخوشایند (به‌صورت مفرد می‌آید)
    • - The whole holiday was a catalogue of disasters.
    • - کل تعطیلات سیاهه‌ای از فجایع بود.
    • - a catalog of crimes
    • - سیاهه‌ای از جنایات
  • verb - intransitive verb - transitive
    فهرست‌بندی کردن، فهرست کردن، به‌صورت خلاصه و مرتب ذکر کردن، صورت‌بندی کردن، فهرست‌بندی کردن، به‌صورت فهرست‌نامه در آوردن
    • - They are cataloging all the paintings in this museum.
    • - دارند فهرست نام‌هایی از کلیه‌ی نقاشی‌های این موزه تهیه می‌کنند.
    • - They will be hiring an archivist to continue the work of cataloguing the family's possessions.
    • - آن‌ها یک آرشیویست را استخدام خواهند کرد تا کار صورت‌بندی کردن دارایی‌های خانواده را ادامه دهد.
    • - Scientific monographs are cataloged into a database.
    • - تک‌نگاشت‌های علمی در یک پایگاه داده فهرست‌بندی می شوند.
    • - In the court, she cataloged her husband's violent acts.
    • - در دادگاه اعمال خشونت‌آمیز شوهرش را یکی‌یکی فهرست کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد catalog

  1. noun written or printed matter featuring a selection of objects
    Synonyms: archive, brief, bulletin, calendar, cartulary, charts, classification, compendium, directory, docket, draft, enumeration, gazette, gazetteer, hit list, index, inventory, list, prospectus, record, register, roll, roster, schedule, slate, specification, syllabus, synopsis, table

ارجاع به لغت catalog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catalog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/catalog

لغات نزدیک catalog

پیشنهاد بهبود معانی