فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Darning

ˈdɑːrnɪŋ ˈdɑːnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    رفوکاری، بازدوخت، بازدوزی، تعمیر لباسهای کهنه یا پاره
  • noun
    جامهای که باید رفوکاری یا بازدوزی شود
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد darning

  1. verb To repair
    Synonyms: patching, sewing
  2. verb Variant of damn
    Synonyms: confounding

ارجاع به لغت darning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «darning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/darning

لغات نزدیک darning

پیشنهاد بهبود معانی