Decimal

ˈdesəml ˈdesəml
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    decimals

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • noun adjective
    ده‌دهی، رقم ده‌دهی، اعشاری
  • noun adjective
    اعشاری، دهگان
    • - the decimal system
    • - دستگاه ده‌دهی، سیستم اعشاری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد decimal

  1. noun A proper fraction whose denominator is a power of 10
    Synonyms: decimal-fraction
  2. adjective Numbered or proceeding by tens; based on ten
    Synonyms: denary, decahedral, decasyllabic

Phrasal verbs

Collocations

ارجاع به لغت decimal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decimal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decimal

لغات نزدیک decimal

پیشنهاد بهبود معانی