Delineation

dəˌlɪniˈeɪʃn̩ dɪˌlɪnɪˈeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    طرح، تصویر، توصیف، شرح
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد delineation

  1. noun drawing
    Synonyms: sketch, portrait, picture
  2. noun a description
    Synonyms: account, depiction, rendition, rough draft, representation, picture

ارجاع به لغت delineation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delineation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/delineation

لغات نزدیک delineation

پیشنهاد بهبود معانی