Developer

dɪˈveləpər dɪˈveləpə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    developers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable C2
    بسازبفروش (شخص)، شرکت توسعه و عمران
    • - The developer purchased the old factory and turned it into luxury apartments.
    • - بسازبفروش کارخانه‌ی قدیمی را خرید و آن را به آپارتمان‌های لوکس تبدیل کرد.
    • - The developer planned to construct a residential complex on the outskirts of town.
    • - شرکت توسعه و عمران قصد داشت در حومه‌ی شهر مجتمع مسکونی بسازد.
  • noun countable C1
    کامپیوتر توسعه‌دهنده
    • - The developer released a new app that quickly became popular.
    • - توسعه‌دهنده نرم‌افزار کاربردی جدیدی را منتشر کرد که به‌سرعت محبوب شد.
    • - The developer's innovative approach to programming impressed her colleagues.
    • - رویکرد نوآورانه‌ی توسعه‌دهنده به برنامه‌نویسی همکارانش را تحت‌تأثیر قرار داد.
  • noun countable uncountable
    (عکاسی) داروی ظهور
    • - The photographer mixed the developer with water.
    • - عکاس داروی ظهور را با آب مخلوط کرد.
    • - I need to buy more developer for my photography class.
    • - باید داروی ظهور بیشتری برای کلاس عکاسی‌ام بخرم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد developer

  1. noun real estate developer
    Synonyms: builder, planner, real estate investor

لغات هم‌خانواده developer

ارجاع به لغت developer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «developer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/developer

لغات نزدیک developer

پیشنهاد بهبود معانی