Diastole

daˈjæstəˌli daˈjæstəˌli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    پزشکی انبساط قلب، دیاستول (حالت استراحت قلب که شامل دیاستول بطنی و دیاستول دهلیز است)
    • - During diastole, the blood pressure in the arteries decreases.
    • - در طول دیاستول فشار خون در سرخرگ‌ها کاهش می‌یابد.
    • - The diastole is an important part of the cardiac cycle that allows the heart to rest.
    • - دیاستول بخش مهمی از سیکل قلبی است که به قلب امکان استراحت می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت diastole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diastole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diastole

لغات نزدیک diastole

پیشنهاد بهبود معانی