Dib

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adverb
    فرو کردن (در آب)، استحمام کردن، قاپ‌بازی، ریگ‌بازی، قاپ یا ریگی که با آن بازی می‌کنند، تیله، تیله‌بازی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت dib

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dib» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dib

لغات نزدیک dib

پیشنهاد بهبود معانی