Dilution

daɪˈluːʃn̩ daɪˈljuːʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    رقیق‌سازی، ترقیق، رقیق شدگی، محلول، آبکی
    • - the dilution of paint with thinner
    • - رقیق کردن رنگ با تینر
    • - the dilution of our moral standards
    • - تضعیف معیارهای اخلاقی ما
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dilution

  1. noun Weakening (reducing the concentration) by the addition of water or a thinner
    Antonyms: concentration

ارجاع به لغت dilution

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dilution» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dilution

لغات نزدیک dilution

پیشنهاد بهبود معانی