Dweeb

dwiːb dwiːb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dweebs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun slang countable
    کودن، احمق
    • - What a dweeb! Why doesn't she dump him?
    • - عجب احمقی! چرا ولش نمیکنه؟
    • - The engineer at my office is a real dweeb.
    • - مهندس دفتر من واقعا کودن است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dweeb

  1. noun An unpleasant, tiresome person
    Synonyms: nerd, bore, drip, jerk, swot, pill, grind, poop, wonk

ارجاع به لغت dweeb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dweeb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dweeb

لغات نزدیک dweeb

پیشنهاد بهبود معانی