Dynamics

daɪˈnæmɪks daɪˈnæmɪks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    پویایی‌شناسی، مبحث حرکت اجسام، مکانیک حرکت
    • - the dynamics of a free economy
    • - نیروهایی که در اقتصاد آزاد مؤثرند (پویاگان اقتصاد آزاد)
    • - The principal dynamics of climatic changes is the sun.
    • - پویاگان عمده‌ی دگرگونی‌های آب و هوا خورشید است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dynamics

  1. noun The branch of mechanics concerned with the forces that cause motions of bodies
    Synonyms: kinetics

ارجاع به لغت dynamics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dynamics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dynamics

لغات نزدیک dynamics

پیشنهاد بهبود معانی