Egg-shaped

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    تخم‌مرغی‌شکل، بیضی‌شکل، بیضوی
    • - the egg-shaped rock
    • - تخته‌سنگ بیضی‌شکل
    • - The dusky purple, egg-shaped fruits grow here.
    • - میوه‌های بنفش تیره و تخم‌مرغی‌شکل در اینجا رشد می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد egg-shaped

  1. adjective oval
    Synonyms: ovate, elliptical, pear-shaped, oblong, ovoid

ارجاع به لغت egg-shaped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «egg-shaped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/egg-shaped

لغات نزدیک egg-shaped

پیشنهاد بهبود معانی