Ejectment

ɪˈdʒektmənt iːˈdʒektmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ejectment

  1. noun The act of ejecting or the state of being ejected
    Synonyms: dismissal, ejection, eviction, expulsion, ouster, boot, bounce

ارجاع به لغت ejectment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ejectment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ejectment

لغات نزدیک ejectment

پیشنهاد بهبود معانی