Electrometer

ɪlekˈtrɑːmɪtər ɪlekˈtrɒmɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کهرباسنج، برق‌سنج
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت electrometer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electrometer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/electrometer

لغات نزدیک electrometer

پیشنهاد بهبود معانی