Eminency

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: eminence

معنی‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد eminency

  1. noun A position of exalted widely recognized importance
    Synonyms: distinction, eminence, fame, glory, illustriousness, luster, mark, notability, note, preeminence, prestige, prominence, prominency, renown

ارجاع به لغت eminency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eminency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eminency

لغات نزدیک eminency

پیشنهاد بهبود معانی