Endogamy

enˈdɑːɡəmiː enˈdɒɡəmɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    درون همسری، رسم ازدواج قبیله‌ای، وصلت با خودی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد endogamy

  1. noun The custom of marrying only within one's own group, as a clan, tribe, etc.
    Synonyms: intermarriage, inmarriage
    Antonyms: exogamy

ارجاع به لغت endogamy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «endogamy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/endogamy

لغات نزدیک endogamy

پیشنهاد بهبود معانی