Enviable

    ˈenviəbl ˈenviəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    • adjective
      رشک‌آور، خواستنی، حسادت‌انگیز
      • - an enviable position
      • - موقعیت دلخواه
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد enviable

    1. adjective desired, blessed
      Synonyms: advantageous, covetable, desirable, excellent, favored, fortunate, good, lucky, privileged, superior, welcome
      Antonyms: disadvantaged, undesirable, undesired, unenviable, unfavored, unlucky

    ارجاع به لغت enviable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «enviable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enviable

    لغات نزدیک enviable

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری