EO

ˌi.oʊ ˌiːˈəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation
    فرمان اجرایی (executive order)
    • - The EO was met with widespread controversy and protests.
    • - این فرمان اجرایی با جنجال و اعتراضات گسترده مواجه شد.
    • - The EO gave federal agencies the power to enforce stricter regulations on gun control.
    • - این فرمان اجرایی به سازمان‌های فدرال این اختیار را داد که مقررات سختگیرانه‌تری در مورد کنترل اسلحه اعمال کنند.
  • prefix
    دیرین‌، آغازین، قدیمی‌ترین (eo-)
    • - The eolithic period refers to the earliest stage of human development.
    • - دیرین‌ترین عصر به ابتدایی‌ترین مرحله‌ی رشد و تکامل انسانی اشاره دارد.
    • - eohippus
    • - دیرین‌اسب (یکی از نیاکان منقرض‌شده‌ی اسب امروزی)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت EO

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «EO» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eo

لغات نزدیک EO

پیشنهاد بهبود معانی