Erudition

    ˌerəˈdɪʃn̩ ˌeruːˈdɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    • noun
      فضل و دانش، دانشوری
      • - His erudition astounded everyone.
      • - دانش او همه را مبهوت کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد erudition

    1. noun higher education
      Synonyms: bookishness, brains, cultivation, culture, enlightenment, intellectuality, knowledge, learnedness, learning, letters, literacy, lore, pedantry, refinement, savvy, scholarliness, scholarship, science, studiousness
      Antonyms: ignorance

    ارجاع به لغت erudition

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «erudition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/erudition

    لغات نزدیک erudition

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری