Esurience

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    گرسنگی، حرص، از، پرخوری، ولع، جوع
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد esurience

  1. noun Extreme gluttony
    Synonyms: edacity, voracity, voraciousness, rapaciousness, ravenousness, rapacity

ارجاع به لغت esurience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «esurience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/esurience

لغات نزدیک esurience

پیشنهاد بهبود معانی