Ethicist

American: ˈeθəsəst British: ˈeθəsəst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (متخصص علم الاخلاق) به‌کردارشناس، به‌خوی‌شناس، نیک‌کردار شناس، کردارشناس
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ethicist

  1. noun A philosopher who specializes in ethics
    Synonyms: ethician

ارجاع به لغت ethicist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ethicist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ethicist

لغات نزدیک ethicist

پیشنهاد بهبود معانی