Ex

eks eks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    exed
  • شکل سوم:

    exed
  • سوم شخص مفرد:

    exes
  • وجه وصفی حال:

    exing
  • شکل جمع:

    exes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural preposition
    بی، بدون، از، در
    • - ex interest
    • - بدون (احتساب) بهره
    • - His two exes have sued him.
    • - دو همسر پیشین او علیه‌اش به دادگاه شکایت برده‌اند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ex

  1. noun A woman who was formerly a particular man's wife
    Synonyms: ex-husband, ex-wife
  2. noun The 24th letter of the Roman alphabet
    Synonyms: x
  3. adjective Out of fashion
    Synonyms: antique, démodé, old-fashioned, old-hat, outmoded, passe, passee

ارجاع به لغت ex

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ex

لغات نزدیک ex

پیشنهاد بهبود معانی