Expectorant

ɪkˈspektrənt ɪkˈspektrənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adjective
    خلت(خلط)آور، اخلاط‌آور، بلغم‌آور، کف‌آور
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد expectorant

  1. noun A medicine promoting expectoration
    Synonyms: expectorator

ارجاع به لغت expectorant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expectorant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expectorant

لغات نزدیک expectorant

پیشنهاد بهبود معانی