Expletive

    ˈeksplətɪv ɪkˈspliːtɪv
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    • noun adjective
      ( expletory ) اشباعی، جای‌گیر، تکمیل‌کننده، پرکننده
      • - The students had written expletives on the walls.
      • - شاگردان روی دیوار حرف‌های زشت نوشته بودند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد expletive

    1. noun swear word; exclamation
      Synonyms: curse, cuss, cuss word, interjection, oath

    ارجاع به لغت expletive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «expletive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expletive

    لغات نزدیک expletive

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری