Extensively

ɪkˈstensɪvli ɪkˈstensɪvli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb B2
    به‌طور گسترده، به‌طور همه‌جانبه، از همه‌ی جهات، به‌طور مکرر
    • - The side effects of the new drug are being extensively researched.
    • - عوارض جانبی داروی جدید به‌طور همه‌جانبه در حال بررسی است.
    • - The house was extensively damaged by the fire.
    • - این خانه در اثر آتش سوزی به‌طور گسترده آسیب دید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد extensively

  1. adverb widely
    Synonyms: broadly, greatly, largely

ارجاع به لغت extensively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extensively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extensively

لغات نزدیک extensively

پیشنهاد بهبود معانی