Festal

ˈfestl̩ ˈfestl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    عیدی، جشنی، وابسته به عید، خوش
    • - festal garments
    • - جامه‌های جشن و سور
    • - The city is decorated only on festal occasions.
    • - فقط در مواقع جشن و سرور شهر را آذین‌بندی می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد festal

  1. adjective Offering fun and gaiety
    Synonyms: gay, festive, merry

ارجاع به لغت festal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «festal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/festal

لغات نزدیک festal

پیشنهاد بهبود معانی