Fibroblast

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (یاخته‌ی درشت و پهن که در ساختن تار نقش عمده دارد) تارزا، تار رویان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت fibroblast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fibroblast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fibroblast

لغات نزدیک fibroblast

پیشنهاد بهبود معانی