Forby

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: forbye

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • preposition
    قدیمی نزدیک (زمان یا مکان)
    • - Heathrow is forby London.
    • - هیترو نزدیک لندن است.
    • - He went forbye the river.
    • - او به نزدیک رودخانه رفت.
    • - She had been gone forby two days.
    • - نزدیک دو روز بود که رفته بود.
  • preposition
    به غیر از، به جز، علاوه‌بر، همچنین (انگلیسی اسکاتلندی)
    • - Forby the beautiful garden, there are plenty of activities to do at the park.
    • - علاوه‌بر باغ زیبا، در این پارک فعالیت‌های زیادی برای انجام دادن وجود دارد.
    • - Forbye the warm weather, the beach provided an escape from the hustle and bustle of the city.
    • - به‌جز فراهم کردن هوای گرم، ساحل امکان فرار از شلوغ‌پلوغی شهر را فراهم می‌کند.
  • adverb
    به هر حال، گذشته از این (انگلیسی اسکاتلندی)
    • - He was tired, but he kept going, forbye.
    • - خسته بود اما به هر حال به راهش ادامه داد.
    • - I can't go, and besides, I wouldn't go if I could.
    • - نمی‌توانم بروم. گذشته از این، اگر هم می‌توانستم؛ نمی‌رفتم.
  • preposition
    قدیمی گذشته از، بعد از
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت forby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forby

لغات نزدیک forby

پیشنهاد بهبود معانی