Furthermore

ˈfɜːrðərmɔːr ˌfɜːðəˈmɔː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb formal B2
    به‌علاوه، افزون بر این، از این گذشته، گذشته از این، وانگهی
    • - The country is poor; furthermore, most of its people are illiterate.
    • - آن کشور فقیر است؛ به‌علاوه اکثر مردم آن بی‌سوادند.
    • - Furthermore, it's essential to consider the long-term implications of our decisions.
    • - افزون بر این، در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت تصمیماتمان ضروری است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد furthermore

  1. adverb in addition
    Synonyms: additionally, along, as well, besides, likewise, moreover, not to mention, to boot, too, what’s more, withal, yet

ارجاع به لغت furthermore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «furthermore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/furthermore

لغات نزدیک furthermore

پیشنهاد بهبود معانی