فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Gabby

ˈɡæbi ˈɡæbi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    پرحرف، وراج، یاوه‌گوی، زیاده‌سخن
    • - a gabby colleague
    • - یک همکار روده‌دراز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد gabby

  1. adjective talkative
    Synonyms: chattering, chatty, effusive, garrulous, glib, gossiping, gushing, jabbering, long-winded, loose-lipped, loquacious, mouthy, prattling, prolix, talky, verbose, voluble, windy, wordy
    Antonyms: close-mouthed, quiet, secretive

ارجاع به لغت gabby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gabby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gabby

لغات نزدیک gabby

پیشنهاد بهبود معانی