Get Back

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb A2
    بازگشتن
  • phrasal verb
    پس گرفتن، بازیافتن
  • phrasal verb
    تلافی کردن، انتقام گرفتن
  • phrasal verb
    کنار رفتن، کنار کشیدن، رفتن از جایی به جای دیگر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد get back

  1. phrasal verb regain
    Synonyms: reclaim, recoup, recover, repossess, retrieve, salvage
    Antonyms: lose, miss, pass
  2. phrasal verb return
    Synonyms: arrive home, come back, come home, reappear, revert, revisit, turn back
    Antonyms: depart, go away, leave
  3. phrasal verb Do something to hurt or harm someone who has hurt or harmed you

ارجاع به لغت get back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/get-back

لغات نزدیک get back

پیشنهاد بهبود معانی