Handshake

ˈhændʃeɪk ˈhændʃeɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    handshakes

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    دست (دادن)
    • - Her handshake indicated that she was strong and determined.
    • - دست دادن او نشان می‌داد که قوی و مصمم است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد handshake

  1. noun Grasping and shaking a person's hand (as to acknowledge an introduction or to agree on a contract)
    Synonyms: shake, handshaking, handclasp

ارجاع به لغت handshake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handshake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handshake

لغات نزدیک handshake

پیشنهاد بهبود معانی