Hermit

ˈhɜrːmɪt ˈhɜːmɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hermits

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    معتکف، گوشه‌گیر، گوشه‌نشین، مردم گریز، عزلت‌گرا، کناره‌گیر، خلوت‌گرا، منزوی
    • - The old hermit who lived in a cave and prayed day and night.
    • - معتکف پیری که در غار زندگی می‌کرد و شب و روز عبادت می‌نمود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hermit

  1. noun person who chose to live alone
    Synonyms: outside of human society anchoret, anchorite, ascetic, eremite, misanthrope, pillarist, recluse, skeptic, solitaire, solitarian, solitary, stylite

ارجاع به لغت hermit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hermit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hermit

لغات نزدیک hermit

پیشنهاد بهبود معانی