Hex

heks heks heks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hexed
  • شکل سوم:

    hexed
  • سوم شخص مفرد:

    hexes
  • وجه وصفی حال:

    hexing
  • شکل جمع:

    hexes

معنی

  • ساحر، جادوگر، سحر و جادو کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hex

  1. noun curse, spell
    Synonyms: abracadabra, allure, bewitching, bewitchment, charm, conjuration, double whammy, enchantment, evil eye, hexing, hocus-pocus, jinx, magic, magic spell, mumbo jumbo, sorcery, voodoo, whammy

ارجاع به لغت hex

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hex

لغات نزدیک hex

پیشنهاد بهبود معانی