Hiatus

haɪˈeɪtəs haɪˈeɪtəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hiatuses

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع hiatus به‌ جای hiatuses استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    وقفه، شکاف، فاصله، التقای دو حرف با صدا
    • - The original text of Beowulf contains several hiatuses.
    • - نسخه‌ی اصلی «بیوولف» دارای چندین محوشدگی است.
    • - a hiatus in commercial activities
    • - رکود فعالیت‌های بازرگانی
    • - the hiatus between the party's actions and its political theories
    • - شکاف (یا تضاد) بین اعمال حزب و تئوریهای سیاسی آن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hiatus

  1. noun pause, interruption
    Synonyms: aperture, blank, breach, break, chasm, discontinuity, gap, interim, interval, lacuna, lapse, opening, rift, space
    Antonyms: continuation, continuity

ارجاع به لغت hiatus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hiatus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hiatus

لغات نزدیک hiatus

پیشنهاد بهبود معانی