High-toned

haɪtoʊnd haɪtəʊnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    سطح بالا، طراز اول، درجه‌یک
    • - The high-toned art gallery featured works by renowned artists from around the world.
    • - در این گالری هنری سطح بالا، آثاری از هنرمندان مشهور از سراسر جهان به نمایش گذاشته شد.
    • - The high-toned university only accepted students with exceptional academic achievements and extracurricular involvement.
    • - این دانشگاه طراز اول تنها دانشجویانی با دستاوردهای علمی استثنایی را پذیرش می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد high-toned

  1. adjective High-pitched
    Synonyms: raucous, sharp, high-class, piercing
  2. adjective Dignified
    Synonyms: grand, noble, righteous, upper class

ارجاع به لغت high-toned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «high-toned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-toned

لغات نزدیک high-toned

پیشنهاد بهبود معانی