فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Icon

ˈaɪkɑːn ˈaɪkɒn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    icons

معنی

  • noun countable B2
    شمایل، تمثال، تندیس، پیکر، تصویر، تصویر حضرت مسیح یا مریم و یا مقدسین مسیحی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد icon

  1. noun image
    Synonyms: figure, graphical user interface, graphic image, idol, ikon, likeness, painted image, picture, portrait, portrayal, representation, symbol

ارجاع به لغت icon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «icon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/icon

لغات نزدیک icon

پیشنهاد بهبود معانی