Illuminative

ɪˈluːməˌneɪtɪv ɪˈljuːmɪnətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    روشن‌نما، روشنگر، فروزان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد illuminative

  1. adjective Serving to educate or inform
    Synonyms: edifying, educational, educative, enlightening, informative, instructional, instructive

ارجاع به لغت illuminative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «illuminative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/illuminative

لغات نزدیک illuminative

پیشنهاد بهبود معانی