Immiscible

ˌɪˈmɪsəbl̩ ɪˈmɪsəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    مخلوط‌نشدنی
    • - immiscible solvents
    • - حلال‌های مخلوط‌نشدنی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد immiscible

  1. adjective (chemistry, physics) incapable of mixing
    Synonyms: non-miscible, unmixable
    Antonyms: miscible

ارجاع به لغت immiscible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immiscible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immiscible

لغات نزدیک immiscible

پیشنهاد بهبود معانی