Immortalize

ɪˈmɔːrt̬laɪz ɪˈmɔːtəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    جاوید کردن، شهرت جاویدان دادن به
    • - The Shahnameh has immortalized Ferdowsi.
    • - شاهنامه، فردوسی را جاوید کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد immortalize

  1. verb memorialize
    Synonyms: ennoble, canonize, deify, celebrate, praise, commemorate

ارجاع به لغت immortalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immortalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immortalize

لغات نزدیک immortalize

پیشنهاد بهبود معانی