Imperil

ɪmˈperəl ɪmˈperəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    در مخاطره انداختن، بخطر انداختن
    • - Local wars imperil world peace.
    • - جنگ‌های محلی صلح جهانی را به خطر می‌اندازند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد imperil

  1. verb cause to be in danger
    Synonyms: chance it, compromise, endanger, expose, hazard, jeopard, jeopardize, jeopardy, menace, peril, risk
    Antonyms: guard, protect, save

ارجاع به لغت imperil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imperil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imperil

لغات نزدیک imperil

پیشنهاد بهبود معانی