Inimical

ɪˈnɪmɪkl ɪˈnɪmɪkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more inimical
  • صفت عالی:

    most inimical

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    دشمنانه، خصمانه، غیردوستانه، نامساعد، مضر
    • - They are inimical toward our family.
    • - آنان نسبت به خانواده‌ی ما خصومت دارند.
    • - laws inimical to freedom
    • - قوانین مغایر آزادی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد inimical

  1. adjective antagonistic, contrary
    Synonyms: adverse, antipathetic, destructive, disaffected, harmful, hostile, hurtful, ill, ill-disposed, inimicable, injurious, noxious, opposed, oppugnant, pernicious, repugnant, unfavorable, unfriendly, unwelcoming
    Antonyms: friendly, hospitable, kind

ارجاع به لغت inimical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inimical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inimical

لغات نزدیک inimical

پیشنهاد بهبود معانی