Intonate

ˈɪntoʊˌneɪt ˈɪntəʊneɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    با لحن خاصی تلفظ کردن، با آهنگ خاصی ادا کردن، با صدا بیان کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد intonate

  1. verb Recite with musical intonation; recite as a chant or a psalm
    Synonyms: intone, chant, cantillate

ارجاع به لغت intonate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intonate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intonate

لغات نزدیک intonate

پیشنهاد بهبود معانی