Irrespective

ˌɪrɪˈspektɪv ˌɪrɪˈspektɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective adverb C2
    قطع نظر از، بی‌طرف، بی‌ادب، احترام‌نگذار، بدون مراعات، صرف‌نظر از
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد irrespective

  1. adverb In spite of everything; without regard to drawbacks
    Synonyms: regardless, disregardless, no-matter, disregarding

Collocations

  • irrespective of

    1- مستقل از، سوای 2- علیرغم، بدون در نظر گرفتن

ارجاع به لغت irrespective

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irrespective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irrespective

لغات نزدیک irrespective

پیشنهاد بهبود معانی