Italianate

ɪˈtæliəneɪt ɪˈtæliəneɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • verb - transitive adjective
    ایتالیایی‌مآب، ایتالیایی‌مسلک، ایتالیایی‌مانند
    • - an Italianate Iranian
    • - ایرانی ایتالیایی‌مآب
  • adjective verb - transitive
    رجوع شود به: Italianize
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت italianate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «italianate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/italianate

لغات نزدیک italianate

پیشنهاد بهبود معانی