Ivy

ˈaɪvi ˈaɪvi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ivies

توضیحات

همچنین می‌توان از english ivy به‌ جای ivy استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable
    گیاه‌شناسی پیچک، عشقه، پاپیتال، لبلاب، هِدِرا
    • - The ivy added a touch of green to the garden wall.
    • - پیچک رنگ سبزی به دیوار باغ اضافه کرد.
    • - The ivy leaves rustled in the wind.
    • - برگ‌های هدرا در باد صدا می‌کند.
  • noun countable
    آیوی لیگ (مجموعه‌ای متشکل از معروف‌ترین گروه دانشگاه‌های خصوصی کشور آمریکا)
    • - She dreamt of attending an Ivy and excelling in her studies.
    • - او آرزو داشت که در یک آیوی لیگ حضور داشته باشد و در تحصیلاتش برتر باشد.
    • - an Ivy League college
    • - دانشگاه (متعلق به گروه) آیوی لیگ
  • adjective
    علمی
    • - The ivy research paper was published in a top-tier journal.
    • - مقاله‌ی علمی در یک ژورنال سطح بالا منتشر شد.
    • - The ivy conference attracted scholars from around the world.
    • - کنفرانس علمی محققان را از سراسر جهان جذب کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ivy

  1. noun Old World vine with lobed evergreen leaves and black berrylike fruits
    Synonyms: climber, creeper, common ivy, hedera (Latin), english ivy, Hedera helix

ارجاع به لغت ivy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ivy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ivy

لغات نزدیک ivy

پیشنهاد بهبود معانی