Justiciable

dʒəˈstɪʃiːəbəl dʒʌsˈtɪʃɪəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    قابل پیگیری قضایی، قابل تعقیب در دادگاه، قابل محاکمه، قابل دادرسی
    • - a justiciable offense
    • - یک جرم قابل دادرسی
    • - The court determined that the case was justiciable.
    • - دادگاه پرونده را قابل دادرسی تشخیص داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت justiciable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «justiciable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/justiciable

لغات نزدیک justiciable

پیشنهاد بهبود معانی